بی مهر جمال تو دلی نیست


بی مهر جمال تو دلی نیست

بی مهر جمال تو دلی نیست


بی مهر هوای تو گلی نیست

بی مهر هوای تو گلی نیست
بی مهر هوای تو گلی نیست
بگذشت زمانه وز تو کس را
بگذشت زمانه وز تو کس را
بگذشت زمانه وز تو کس را
جز عمر گذشته حاصلی نیست
جز عمر گذشته حاصلی نیست
جز عمر گذشته حاصلی نیست
تا از چه گلی که از تو خالی
تا از چه گلی که از تو خالی
تا از چه گلی که از تو خالی
در عالم آب و گل دلی نیست
در عالم آب و گل دلی نیست
در عالم آب و گل دلی نیست
در دائرهٔ جهان محدث
در دائرهٔ جهان محدث
در دائرهٔ جهان محدث
چون حادثهٔ تو مشکلی نیست
چون حادثهٔ تو مشکلی نیست
چون حادثهٔ تو مشکلی نیست
در تو که رسد که در ره تو
در تو که رسد که در ره تو
در تو که رسد که در ره تو
جز منزل عجز منزلی نیست
جز منزل عجز منزلی نیست
جز منزل عجز منزلی نیست
در بحر تحیر تو پایاب
در بحر تحیر تو پایاب
در بحر تحیر تو پایاب
کی سود کند که ساحلی نیست
کی سود کند که ساحلی نیست
کی سود کند که ساحلی نیست